مقالات و نظریات علی سایگانی

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۸ ثبت شده است

دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۳۲ ق.ظ

امر به معروف و نهی از منکر

《اَلحَمْدُلِله رَبِّ العلَمِیْنَ وَ العَاقِبَةُ لِلمُتَّقِینَ و الصَّلوةُ والسَّلاَمُ عَلی خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَّ الهِ وصحبِهِ اَجْمَعِینْ》

《کُنتُم خَیْرَ أُمَّةٍ أُخرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأمُرُنَ بِالمَعرُوفِ و تَنهَوْنَ عَنِ المُنکَرِ و تُؤمِنُونَ بِاللهِ‌》‌(شما بهترین امت هستید که بیرون آورده شدید برای مردمان،امر میکنید به کار پسندیده و منع میکنید از کار ناپسند وبه خدا ایمان دارید.)

《قال رسول الله(ص):من رأی منکم منکراً فلیغیره بیده فٳن لم یستطع فبلسانه فٳن لم یستطع فبقلبه و ذلک أضعف الٳیمان》(فرمودند پیامبر خدا(ص) ; اگر کسی از شما کار زشت و منکری را دید آن را با دستش تغییر دهد،و اگر نتوانست با دست تغییر دهد آن را با زبانش تغییر دهد و اگر نتوانست پس آن زشتی و منکر را به دلش انکار نماید این ضعیف ترین درجه ایمان است.) 

امر به معروف یعنی اینکه انسان خودش کار خوب انجام بدهد و دیگران را به خوبی امر کند و خود کار بد انجام ندهد و دیگران را از انجام کار بد منع کند.

ارشاد الله (ج) است در سوره اعراف که ; قوم بنی اسرائیل از شکار کردن در روز شنبه منع شده بودند،بعضی از آنها این امر را بجا آوردند و بعضی نافرمانی کردند. و بعضی نافرمانان را نصیحت کردند. این واقعه را الله (ج) بیان میفرمایند: و یاد کن چون گفتند گروهی از اهل آن ده چرا پند میدهید گروهی را که الله (ج) هلاک خواهد کرد. ایشان را یا عذاب خواهد کرد تا ما را عذری باشد نزد پروردگار و تا باشد که ایشان پرهیز گاری کنند. پس وقتی که فراموش کردند آنچه به آن پند داده شد ایشان را نجات دادیم کسانی را که منع می کردند از کار بد و گرفتار کردیم ستمکاران را به عذاب سخت به سبب آنکه فاسق بودند.

                              (داستان)

خداوند به فرشته ای دستور داد که شهری را ویران کند،آن فرشته عرض کرد فلان عابد در آن شهر زندگی میکند خداوند فرود: اول او را هلاک کن که چرا حتی یک بار به خاطر من بر اهل شهر خشم نگرفت.

              (حدیثی درباره امر به معروف )

حضرت عایشه (رض) میفرماید: روزی رسول الله (ص) نزد من تشریف آوردند من با دیدن چهره مبارکش پی بردم که امر مهمی پیش آمده است. آن حضرت با کسی صحبت نکردند،وضو گرفتند و به مسجد تشریف بردند من به دیوار مسجد چسبیدم تا صحبتهایشان را بشنوم،رسول الله (ص) بالای منبر رفتند،بعد از حمد و ثنای خداوند فرمودند:ای مردم! امر به معروف و نهی از منکر کنید (ورنه) مبادا آن وقت فرا رسد که شما دعا کنید من قبول نکنم شما از من بخواهید و من به شما ندهم و شما از من کمک بخواهید و من کمک نکنم، رسول الله (ص) فقط همین کلمات را ارشاد فرمودند و از منبر پایین آمدند.

      (مولانا عبدالعزیز و جماعت تبلیغ)

حضرت مولانا عبدالعزیز _رحممةالله علیه_می فرمودند: در دوران تحصیل ، روزی به محضر مولانا الیاس رحمةالله علیه (احیاء کننده نهضت دعوت و تبلیغ بود) رسیدم و درباره برگشتن به ایران و اینکه در آنجا چگونه کار دین شود؟نظر ایشان را جویا شدم ، مولانا الیاس رحمةالله ضمن ارشادات خود فرمودند، جماعات تبلیغی ما به شهر و دیار شما آمدند با آنان همکاری کنید. عرض کردم : حضرت! جماعت تبلیغی! هندوستان کجا و خِطّه ی لم یزرع بلوچستان کجا؟! ایشان فرمودند: پسرم تعجّب نکن; ان شاءالله این جماعت ها از ریگستانهای بلوچستدن عبور کرده و به آن سوی مرزها خواهند رفت. مولانا عبدالعزیز رحمه الله میفرمود: من این گفته ی مولانا الیاس را فقط در حد یک سخن تلقی نمودم و اصلاً در حاشیه ی خیال و تصورم نمی گنجید که این سخن روزی مصداق پیدا خواهد کرد. پس از بازگشت به ایران و گذشت چند سال،روزی در خانه مشغول مطالعه بودم ، که به بنده خبر رسید.((چند نفر مهمان که خود را تبلیغی می نامند، به مسجد آمده اند و میخواهند شما را در مسجد ملاقات کنند. بی درنگ در ذهنم سخنان استادم _مولانا الیاس رحمةالله _تداعی شد،فوراً به خدمت مهمانان رسیدم))

آن چند نفر مهمان،نخستین جماعت تبلیغی بود که از هندوستان وارد ایران،در منطقه سرباز بلوچستان شده بود. مولانا، همه مشغله های دینی را رها کرده،با تمام وجود به همکاری و نصرت جماعت اقدام می کند و مترجم آنها میشود. شایان ذکر است که این واقعه در اجتماعات عظیم پاکستان از زبان بزرگان تبلیغ یاد شده است. 

حضرت مولانا رحمةالله، همواره علماء و طلاّب را ترغیب میداد و توصیه می نمود که به منظور سرپرستی و تعلیم، در جماعات تبلیغی حضور فعّال داشته باشند و همیشه مردم را در شرکت در این نهضت عظیم، دعوت می داد و خود شخصاً بر دعوت و تبلیغ نظارت داشت.

                    ( نتیجه گیری)

اگر در آیه فوق که اول گفته شد بیندیشیم میبینیم که الله(ج) میفرماید; شما بهترین اُمت هستید. چرا بهترین ٱمت آیا گوش اضافی داریم یا دست یا پای اضافی یا اینکه زیباترین هستیم نه اینطور نیست، الله در ادامه میفرماید به این دلیل بهترین امت هستید که شما انتخاب شدید تا امر به معروف و نهی از منکر کنید، آری هر کس امر به معروف و نهی از منکر کند او بهترین امت است. گاهی میبینیم افرادی نادانسته میگویند دعوت دادن به کار نیک وظیفه علماء است نه این فکری کاملا اشتباه است، بلکه دعوت دادن به کار نیک و بازداشتن از کار بد وظیفه تک تک افراد جامعه است. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۳۲
علی سایگانی
يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ۰۱:۲۳ ب.ظ

یگانه راه ایجاد برادری و وحدت معنوی

یگانه راه ایجاد برادری و وحدت معنوی

ما صورتاً از جهات گوناگونی اتحاد داریم ; 

۱_همه از فرزندان آدم و حوا هستیم

۲_ همه از جمله امت نبی اکرم (ص‌)هستیم.

۳_همه هموطن هستیم و کشورمان ایران است.

لیکن برای حل مشکل،وحدت صوری کافی نیست،بلکه آنچه لازم است ایجاد اتحاد و وحدت معنوی است که یگانه راهش هم آن است که عقاید تفویض،بدا،تبرا و تقیه را کنار گذاشته و حقانیت صحابه خصوصاً خلفای اربعهش و ازواج مطهرات و اهل بیت را یکصدا اقرار کنیم و بدان معتقد شویم. و دست تطول خود را بجرم انتقاد در حق آن ها ملوث ننماییم. کتاب ها و اوراق مطاعن را نذر آتش یا محو آب کنیم و بر ماضی صلوات گوییم. 

کشمکش سنی و شیعه را کنار گذاشته و دوشادوش همدیگر با دشمنان دین مقابله کنیم. اما اگر بنا باشد کما فی السابق بر اعتقاداتمان بمانیم،همچنان که الان نیز هستیم ، دیگر هرگز توقع و امید آن نمیرود که شیعه واقعی از تبلیغات یک سنی متأثر شود یا برعکس یک سنی واقعی از تبلیغات یک شیعه تأثیر پذیرد و عقیده شیعه را قبول کند،سعی وتلاش هر یکی از فریقین در جهت چنین منظوری تحصیل حاصل است و هیچ نتیجه مثبتی در بر ندارد، بنده معتقدم که تاریخ بر این ادعا شاهد گویا و زنده ای است زیرا واضح است که صفویه در دوران حکمرانی چه نقشه ها وتوطئه ای ضد انسانی علیه اهل سنت پیاده کردند و همچنین عده ای از حکام اموی ها چگونه شیعه ها را تهدید کردند.

لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۸ ، ۱۳:۲۳
علی سایگانی
يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ۰۷:۵۳ ق.ظ

قرآن

امروزه بعضی از گروه ها معتقد هستند که این قرآن ما میخوانیم قرآن واقعه ای نیست بلکه آیات بیشتر بوده که بعداً دستکاری شدند.

               دو نظریه متضاد راجع به قرآن

‌‌《کلینیدراصول کافیبا آوردن این روایت عقیده شیعه را راجع به قرآن اظهار میدارد:

عن هشام بن سالم عن ابی عبدالله ان القرآن الّذی جاءَ به جبریل الی محمد سبعه عشر ألف آیاتٍ.((هشام از سالم و او از ابو عبدالله روایت می کند:قرآنی که جبریل (ع) برای محمد (ص) آورده هفده هزار آیه بود )). 

حالا این قرآنی که در سرتاسر جهان مروج است و در دسترس مسلمین جهان قرار دارد و اُمت نسلاً بعد نسل از آن بهره می گیرند آیاتش از شش هزار و اندی متجاوز نیست. اگر ما به روایت بالا که کلینی آورده معتقد باشیم لزوماً این را هم باید بپذیریم که دو سوم دیگر قرآن مفقود شده است. درخواست ما از معتقدین به این نظریه آن است که یا آیات مفقود شده رابه ما نشان بدهند یا آنکه آیه کریمه: 

ٳِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ ٳِنَّا لَهُ لَحَفِظُون(الحجر۹). ترجمه:یقیناً ما قرآن را فرو فرستادیم و از آن به شدت محافظت میکنیم.  را توضیح و تفسیر کنند. اما در برابر این عقیده ،«آقای صدوق» چنین اظهار نظر می کند:کسی که بگوید ما قائل به بیش بودن قرآن از آنچه بین مردم متداول است هستیم ، دروغگو وکاذب است.

اگر ما یک نظر منطقی به این دو عبارت(کلینی و صدوق ) بیندازیم و دست به صغری و کبری و تقدیم و تأخیر این عبارت بزنیم نتیجه می گیریم که آقای صدوق یکی از علمای بزرگ و رده اول اهل تشیع( کلینی) را کذّاب و دروغگو معرفی مینماید.

 

 

منابع;

نهج البلاغه ج ۱ خطبه ۱۵۷

 

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۸ ، ۰۷:۵۳
علی سایگانی